تاریخ موسیقی
شناختن مبداء و منشاء موسیقی برای ما کمال استفاده را در بر دارد زیرا کشف این نکته به شناسائی ماهیت موسیقی کمک بسیاری مینماید و به همین دلیل است که تا کنون علماء و فلاسفه در این باره فرضیات متعددی داشتهاند که از میان آنها سپنسر, نیچه, هاوس اگر– و هردر را باید نام برد.
در دورههای اخیر علماء و محققین با تحقیق در احوال ملل ابتدایی – وحشی و نیمه وحشی طریق مطمئن تری برای تحقیق در این زمینه بر گزیدهاند.فرانسویان قبل از دیگران به مطالعه در این باره پرداختند.

نخست ژان ژاک روسو در اثر خود به نام فرهنگ موسیقی
۱۷۶۷ و بعد از او دولابور در کتاب تحقیقی درباره موسیقی قدیم وجدید۱۷۸۰ این بحث را پیش کشیدند مردم سیاحت پیشه انگلستان نیز پس از فرانسویان به تحقیق در این موضوع پرداختند و در این اواخر آلمانیها تحت عنوان علم موسیقی سنجشی به این تحقیقا ت رونق عمیق بسیاری بخشیدند.
پیدایش موسیقی در ملل
یونان
یونانیها هر مس را به شکرانه بخشیدن موسیقی ستایش میکردند. اما هر مس خدای بازرگانی و بازرگانان بود و به نظر ما بعید میآید که بتواند با موسیقی سر و کاری داشته باشد. ولی از نظر دور نباید داشت که او در عین حال پیک و قاصد خدایان دیگر نیز بود.
قطعا هنگامی که او ضمن گردش و سیاحت در ساحل دریای مدیترانه رشته رودهای را که از برادرش آپولون به سرقت برده بود را بر روی کاسهٔ لاک پشتی استوار کرد از جانب ابومنش یعنی زئوس و محبوبه اش مایا ماموریتی به عهده داشتهاست و به این ترتیب است که اولین ساز یعنی لیر بوجود آمد.
چین
چینیها خیلی پیش از این با موسیقی آشنایی داشتند. چهار هزار و پانصد سال پیش از این پادشاه مقتدری به نام هائونک تی فرمان داد تا موسیقی را اختراع کنند و چهچهه مرغان و زمزمه جویباران را سر مشق دانایان و خردمندان کشور خویش قرار داد.
ژاپن
در ژاپن روزی و روزگاری الهه خورشید قهر کرد و به پناهگاه خود خزید، مردم هر چه عقلشان را روی هم ریختند جز این حیلهای بخاطرشان نرسید که با سرودن الحان متوالی و پیوسته، او را به بیرون آمدن تشویق کنند، حتی امروز نیز در ژاپن به هنگام وقوع کسوف، مردم به خواندن آوازهای فوق العاده قدیمی متوسل میشوند.
ایران
از مهمترین مُهرنگارههای خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در "چوغامیش" خوزستان برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱-۱۹۶۶ میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دستهای خنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، میبینیم که نوازندهای "چنگ" و دیگری "شیپور" و آن دیگر "تنبک" مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خوانندهای است که "آواز" میخواند.
دوره نخست از آمدن نژاد آریایی به سرزمین ایران تا انقراض دولت ساسانی از آمدن نژاد آریایی به سرزمین ایران تا انقراض دولت ساسانی انواع سازها و ادوات رایج موسیقی عصر هخامنشیان و پیش از اسلام موسیقی ایران درعهد ساسانیان دوره دوم از طلوع اسلام تا عصر حاضر موسیقی ایران پس از اسلام هجوم مغول و دگرگونی اوضاع ایران وشروع انحطاط علمی وهنری ظهور دولت صفوی و وضع هنر وموسیقی پادشاهان قاجاریه و مختصری از تاریخ موسیقی ایران در این دوره تاثیر شعبه موزیک دارالفنون در حفظ موسیقی ملی درزمان ناصرالدین شاه
آمریکای شمالی
یکی از قبایل آمریکای شمالی معتقدند که موسیقی از جانب یکی از خدایان بنام تسکانی-پوکا مرحمت شدهاست و چنین میپندارند که او پلی از لاک پشتها و نهنگها ساختهاست که در موقع آواز خواندن و نوازندگی با استفاده از آن خورشید صعود میکند.
حبشه
حبشیها نیز خدائی دارند بصورت کبوتر و از نظر آنها این خداوند خواندن و نوشتن را به آنها آموخته و موسیقی را به آنان ارزانی داشتهاست.
ژرمنی
در افسانههای ژرمنی هایمدال قاپچی آسمانها, شیپور غول آسائی دارد که آن را زیر شجره الحیات دفن کردهاست و هرگاه آن را به صدا در آورد روز قیامت آغاز خواهد شد و او در آن روز همه خوانندگان و موسیقیدانان را در پناه خود خواهد گرفت و چون خود او نیز موسیقیدان و آواز خوان بودهاست برای آنان شفاعت خواهد کرد.
بدین نحو تمام ملل قدیم تاریخ و داستان، پدید آمدن موسیقی را با قصهها و افسانهها در آمیخنهاند حتی در قرون وسطی نیز چنین میپنداشتند که موسیقی را یوبال پسر کاین اختراع کردهاست.
ماداگاسکار
از طرف دیگر به آن دلیل که موسیقی را عطیه خدایان میپنداشتند، آنرا وسیله نزدیک شدن به خدا یان و نیروهای ماوراءالطبیعه قرار دادند. با توسل به آن از طرفی چشم زخم و ارواح خبیثه را از خود میراندند، مرگ و بیماری را طرد میکردند و از انقلابات جوی و حریق احتزار مینمودند، و از طرف دیگر برای جلب عطوفت خدایان، نزول باران و برکت و باروری مزارع خویش دعا میکردند. یکی از مبلغین مذهبی به نام سبیره
، صحنهای از مداوای بوسیله موسیقی را که خود در ماداگاسکار ناظر و شاهد آن بودهاست بدین شرح میدهد:
«روزی دوباره مراسم رقص برگزار میشد به طرز مخصوص جوال خانه را به صحن حیاط آورده در کنار یک سکه نقرهای توی هاونی چوبی گذاردند وروی هاون حصیری پهن کرده بیمارانی را که به طرز شگفت آوری بزک کرده بودند روی آن نشاندند، بعد طبلها, گیتارهای بومی و فلوتها را به صدا در آوردند. تمام ساکنین ده گرداگرد بیمار حلقه زده در حین آنکه زنان و دختران آوازی یکنواخت میخواندند مردان و کودکان پیوسته دست میزدند، در این موقع زنی که برای این موقع خاص برگزیده شده بود و از خاندان سرشناسی به نظر میآمد برخاست و برقص آغاز کرد. در همین احوال زنی که پشت سر بیماران پنهان شده با بیلی که در دست داشت به شدت بر صفحهٔ فلزی لبه تیزی که از طناب کهنهای آویخته بود، ضربه میزد بدینطریق پهلوی گوش بیماران سر و صدای کر کنندهٔ وحشتناکی پدید میآمد. آنان گمان میداشتند بدین نحو میتوانند روح خبیث را از بدن بیمارخارج کرده به جان یکی از رقص کنندگان بیندازند.
در جمیع این احوال که هر آن صدای طبلها فزونی میگرفت، دستهای بیشتری کوفته میشد و حنجرههای تازهای در آواز شرکت میکردند. هر دو بیمار با وجود آنکه صدای گوش خراش چندش آوری برخاسته بود همچنان ساکت و بی حرکت بر جای خود نشسته بودند. ناگهان با حال تعجبی که به من دست داده بود دیدم هر دو بیمار از جای خود برخاسته و در حلقه نوازندگان به رقص پرداختند.»
نیروی محسور کننده اصوات تا بروز گارما نیز بر جای مانده و هنوز هم که هنوز است مردمی که در مراحل پائین تمدن هستند در بهار برای باوری مزارع و گاوهای خود با خواندن سرودها، دعا میکنند. آویختن زنگوله به گردن گاوهائی که به چرا میروند نیز به همین دلیل است.
در قرن اخیر نیز هنگامی که کاتولیکها در کلیسا به عبادت مشغولند و صدای دلنواز ارگ طنین میافکند دستخوش جذبه وشور میگردند.
آنچه در فوق گذشت تاریخچهای بود از عقاید و افسانههای ملل قدیمی یا قبایلی که در مراحل پائین تمدن زندگی میکنند ولی باید متذکر بود که ما مردمی که در عهد سیادت علوم طبیعی زندگی میکنیم به هیچ وجه به افسانههای کهن به دیدهٔ تحقیر نمینگریم بلکه میکوشیم زیبائی و حکمتی را که در این قصهها نهفتهاست به بهترین وجه دریابیم.
حرفهء موزیکولوژیست
اگر به نمونه سئوالاتی که در بالا مطرح شد دقت کنید مشاهده می کنید که با وجود سادگی، ارائه پاسخ منطقی و استدلالی به آنها کاری بسیار دشوار است به شکلی که عمومآ یک موزیکولوژیست معتبر از لحاظ تحصیلات علمی باید حداقل دارای مدرک دکترا بوده و سالها تجربه مطالعه و تحقیق در این زمینه ها را داشته باشد.
فعالیت یک موزیکولوژیست بیشتر در مراکز دانشگاهی و مدارس موسیقی بعنوان استاد می باشد.همچنین آموزش و پژوهش در زمینه های مختلف مانند تدریس تاریخ موسیقی، استاد راهنما جهت پژوهشهای موسیقی و انتشار مقاله های علمی موسیقی از دیگر فعالیتهای یک موسیقی شناس است.
بعضی از موزیکولوژیست ها در زمینه ی خواندن، ترجمه و حتی اجرای نوشته های بسیار قدیمی موسیقی متخصص هستند، برخی در زمینه موسیقی مشرق زمین به درجه تخصص می رسند، برخی در زمینه های فلسفه ی موسیقی به درجه های بالای تخصص نایل می شوند و خلاصه هریک از آنها ممکن است در یکی از بی نهایت زمینه موجود تحقیقی در موسیقی کسب مهارت و تخصص نمایند.
البته ذکر این مورد ضروریست که همه موزیکولوژیست ها در دانشگاه ها مشغول فعالیت نیستند، بسیاری از معروفرین و حرفه ای ترین آنها بعنوان نویسنده با معتبرترین نشریات موسیقی همکاری کرده و به انتشار مقالات و نقدهای علمی در آنها می پردازند.
همکاری با موزه های تاریخی و فعالیت های باستان شناسی نیز از دیگر کارهایی است که یک موزیکولوژیست می تواند به آنها بپردازد.
چه نیازی به موزیکولوژی است؟
برای بسیاری از علاقمندان به موسیقی عموماً این سئوال مطرح می شود که با وجود مشکلات و نیازهای علمی در جهان، چه نیازی به این است که یک نفر وقت خود را صرف تحصیل در این رشته نماید؟
پاسخ بسیار ساده است، همانطور که نیاز به تحقیقات تخصصی در زمینه ی علوم پزشکی وجود دارد در زمینه ی موسیقی نیز به چنین تحقیقات تخصصی و علمی نیاز است. چرا که در طول دوران زندگی بشر بر روی کره ی زمین از زمان پیدایش بشر تا به امروز، همواره موسیقی به عنوان ابزاری برای رسیدن به آرامش، شادی و سلامت روحی انسان کاربرد داشته و همانقدر که سلامت جسمی انسان اهمیت دارد سلامت روحی نیز حایز اهمیت است و موزیکولوژی می تواند کمک های بسیاری در این زمینه انجام دهد.
دستگاه (موسیقی)
دستگاه موسیقی (به انگلیسی: Tuning system) نظامی است که مشخص میکند کدام پرده و نیمپرده ها به هنگام نواختن موسیقی مورد استفاده قرار میگیرند.
دستگاههای موسیقی ایرانی
دستگاههای موسیقی ایرانی عبارت است از مجموعه چند دستگاه (موسیقی) متداول در موسیقی ایرانی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال میدهد.
موسیقی سنتی ایران از دستگاهها، ملحقات (متعلقات) و گوشههای موسیقی تشکیل شده است. دستگاه از دو واژهٔ «دست» و «گاه» تشکیل شده و مانند واژهٔ پهلوی «دستان» در موسیقی دوران ساسانی، به نوعی موسیقی که با دست اجرا میشود، اشاره میکند
.دستگاههای موسیقی ایرانی تنها به کوک ساز محدود نمیشود بلکه را میتوان به «راژمان» (سیستم، نظام) تعبیر کرد. نظام دستگاهی موسیقی ایرانی شبیه به سیستماتلیونیونانی (به معنای سیستم کامل) است. موسیقی قدیم یونان از دستگاههای دورین، فریژین، لیدین و ملحقات آنها مانند هیپودورین و هیپوفریژین تشکیل میشد.یک دستگاه موسیقی از نظر قالب، قطعهای کامل است و مانند سونات و سمفونی دارای قواعد و قسمتهای مختلفی است که با ساز و آواز اجرا میشود. در موسیقی غربی، معمولآ قطعاتی که به وسیله ساز یا ارکستر نواخته میشود با موسیقی آوازی فرق دارد. اما در دستگاه موسیقی ایرانی، آواز قسمت اصلی و مرکزی موسیقی است و قسمتهای پیشین آواز (پیش درآمد و چهار مضراب) و قسمتهای بعدی آواز(تصنیف و رِنگ) در حقیقت به طور مقدمه یا خاتمه موسیقی، به آن بستگی دارد.هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل شدهاست. معمولاً اجرا از درآمد دستگاه آغاز شده، به چهار مضراب و گوشه اوج یا مخالف دستگاه میرسد و سپس با فرود به گوشههای پایانی و ارایه تصنیف و سپس رِنگ به پایان میرسد.
موسیقی تصادفی
موسیقی تصادفی یا موسیقی شانسی (به انگلیسی : Chance Music)، در واکنش به موسیقی سریالیسم و در تضاد با آن پدید آمد. در این سبک از موسیقی، آهنگساز با روشیهایی تصادفی به گزینش تُنها (اصوات) زیر و بم، ریتمها و رنگهای صوتی میپردازد. در این گونه آثار ممکن است از اجراکنندگان خواسته شود تا ترتیب و آرایش مواد موسیقایی و یا حتی بخش عمده مواد موسیقایی را خود انتخاب کنند.
برای نمونه، ممکن است آهنگساز پاساژی کوتاه از اثر را به نگارش در آورد و از اجراکننده بخواهد آن را به ترتیب خود بنوازد و یا امکان دارد با اشاره به گروهی از صداهای زیر و بم، اجراکننده را در ابداع الگوهای ریتمیک بر آن مبنا راهنمایی کند.
پیشگامان موسیقی تصادفی
جان کیج مشهورترین و تأثیر گذارترین خالق موسیقی تصادفی (شانسی) در باره موسیقیاش چنین میگوید: «تلاش میکنم تا ابزار بیانیم در آهنگسازی را چنان تربیت دهم که هیچ تصوّری از آنچه ممکن است رخ دهد نداشته باشم...مقصود من، حذف مقصود است.»
از جمله آثار اینگونه موسیقی می توان به اثری با عنوان چشم انداز خیالی شماره ۴ از جان کیج، که برای دوازده دستگاه رادیو ساخته شده است، اشاره کرد. پارتیتور این اثر دارای راهنماییهای دقیقی برای اجراکنندگان (دو نفر برای هر رادیو) است تا رادیو را با چرخاندن موجیاب آن بر طول موج ایستگاههای مختلف و با شدت صدای گوناگون تنظیم کنند. البته تمام این راهنمایی ها با روش های تصادفی برگزیده شدهاند. در این راهنماییهای اجرایی هیچ نشانی از توجه به طول موج ایستگاه محلی یا زمان اجرا دیده نمی شود.
در سالهای میانی دهه ۱۹۵۰ آهنگسازانی همچون پیر بولز فرانسوی و کارل هاینز اشتوکهاوزن آلمانی با سرمشق گرفتن از موسیقی کیج به ارائه عناصر تصادفی در آثار خود پرداختند.
این نوع موسیقی مدعی است که یک تُن (صدا) یا ترتیبی از صداها از نظر تاثیر همان قدر با معناست که هر صدا یا ترتیب دیگر.
موسیقی، زمان
وقتی که مردم از حال عادی خارج و دستخوش احساسات میگردیدند صدای خود را بلند میکردند و به اصوات کشش و دوامی دلخواه میدادند. در صحت این فرضیه تردید زیاد روا نباید داشت.
کارل شتومیف
استاد سابق فلسفه دانشگاه برلین تاریخ شروع و آغاز موسیقی را از لحظهای میداند که مردم ناگزیر شدند برای تفهیم وتفهم به اصوات متوسل شوند و به نظر او از همین اصوات است که علم موسیقی به معنای امروزی آن به وجود آمدهاست. مطالعه در موسیقی قبایل مختلف ممکن است ما را به کشف پیوستگیهای نژادی که بین این قبایل موجود است راهنمایی کند.
سخن گفتن هنرپیشهها روی صحنه در روزگار ما نیز به نوعی آواز میماند.
تغییر لحن واعظ واتخاذ لحن تازهای هم همان آواز است.
ملل قدیم نیز هنگامی که به نیایش خدایان میپرداختند مسلما چنین میکردند.
آنان در حال عبادت سخت تحت تاثیر هیجان و شوریدگی وادارشان میساخت چیزی را که کلمات یارای بیان آن را نداشت اظهار کنند.
استفاده از موسیقی برای هر فرد مجاز نبوده و حرفهٔ موسیقی دانی خاص کاهنان معبد, جادوگران و طبیبان گردید.اینان خواندن بسیاری از ترانهها و نواختن برخی از سازها را به خود منحصر ساخته بودند.البته آشکار است که دیگران حق دسترسی به این سازها را نداشتند و حتی اگر چشم زنی به این سازها میافتاد واجب القتل شناخته میشد.
موسیقی نیز مانند خیلی از چیزهای دیگر در دست بعضی وسیله احراز تفوق و کسب امتیازات شد.
کشیشها میکوشیدند با انحصار موسیقی به خودشان سری میان سرها بیرون بیاورند و مقام و وضعی استثنائی برای خودشان ایجاد کنند.بدین طریق پای موسیقی نیز که روزگاری عطیه خدایان بود در نبردی که به خاطر کسب قدرت و امتیازات طبقاتی درگیر بود کشیده شد.
موسیقی یا زبان
موسیقی در آغاز همان سخن گفتن بود که در آن هر صدائی کشش خاصی مییافت – زیر و بم شدن ناپایدار اصوات بعدها اندک اندک به وضع ثابتی گرائید. تحقیقات علمی صحت این نظریه را به ثبوت رسانیدهاند. بعدها پرسش دیگری پیش آمد که پرندگان چرا نغمه پردازی میکنند؟ برای دلربائی نغمه سرائی مرغان را جزء به مغازله که به خاطر تکثیر نسل انجام میگیرد به چیز دیگر تعبیر نمیتوان کرد – انسانها هم فقط به خاطر نیایش خدایان سرود نمیخواندند بلکه عشق و علاقهای هم که به یکدیگر و جنس مخالف داشتند آنان را به اینکار تحریص و تشویق میکرد. و اما جلب مهر و محبت جنس مخالف ترانه سر دادن تنها منحصر به انسانهای اعصار اولیه نیست ترانههای ملی
قرون وسطی نیز همچون ترانهها و سرودهای ملی و محلی کنونی همه و همه آوازهای عشقی هستند.
مردمی که این ترانهها را ساختهاند به کمک الفاظی که به ندرت تعقید و پرده پوشی در آن دیده میشود کوشیدهاند که یار را با خود بر سر مهر آورند. به گمان چارلز داروین، مهر ورزی و جفت جوئی مردم را بر آن داشتهاست که دست نیاز به سوی موسیقی دراز کنند و از این وسیله سحر آسا برای برآوردن حاجت خویش کمک گیرند.
پیدایش سازهای موسیقی
طبیعی ترین وسیله آواز، سینه و حلقوم طبیعی انسانی و ساده ترین وسیله ایجاد وزن، دستهای آدمی است. انسان با برهم زدن دستها وزن را نگاه داشته و نغمهها و آهنگها را همراهی میکردهاست. بعدها بشر از شاخ حیوانات و روئیدنیهایی که در دسترس داشت. سازهای بادی مانند بوق ونی اختراع کرد و با کمک حس شنوایی سوراخهایی با توجه به معتقدات نجومی و اعداد مقدس در آنها تعبیه نمود که اکنون به صورتهای گوناگون تکامل یافتهاست.
همچنین انواع طبلها و سازهای ضربی را اختراع کرد و درتکامل آنها کوشید.
در کاوشهای باستان شناسی، سازهای بادی وزهی مانند چنگ ونی را یافتهاند که تاریخ آنها به چندین هزارسال قبل از میلاد میرسد. بشر با اختراع سازها وادوات موسیقی از الحان و نواهایی که در ذهن اوحالت مطبوع و دلپذیر ایجاد میکرد، تقلید نموده و پیوسته درراه تکامل آن گام برداشتهاست
موزیکولوژی
موزیکولوژی یا موسیقیشناسی (به انگلیسی Musicology) شاخهای از دانش موسیقی است که در آن به مطالعه منطقی، استدلالی و علمی مباحث موسیقی پرداخته میشود.
موزیکولوژی از دو کلمهٔ یونانی (μουσική) (mousikē)، به معنای "موسیقی"، و (λογία) (logia)، به معنی " مطالعه بر روی" تشکیل شدهاست.کسی که به مطالعه ی این علم می پردازد،موزیکولوژیست یا موسیقیشناس نامیده میشود.
در علم موزیکولوژی کلیه مطالعات و تحقیقات از طریق روشهای سیستماتیک به صورت مشاهدههای علمی و آزمایشگاهی صورت میگیرد و از نتایج آن یکسری از واقعیتهای علمی استخراج میشود.
دامنهء موضوعات
بر اساس تعریف فوق، دامنهٔ موضوعاتی که در این علم مورد بررسی قرار میگیرد بسیار وسیع میباشد. از بررسی موسیقی ملل گرفته تا تئوریهای پیچیده موسیقی و مسایل مربوط به سازها.
در تعریفی دیگر ریشههای موسیقی شناسی عبارت است از: تاریخ، مطالعات فرهنگی ، فلسفه، مطالعات جنسیتی ،زیباییشناسی ، نشانه شناسی،نژادشناسی وصوتشناسی
زمینه های موسیقی شناسی
اولین ومهمترین بحثی که در این علم مطرح می شود یافتن پاسخ این سئوال است که : موسیقی چیست؟
به طور کلی می توان در سه زمینه به این سئوال پاسخ داد:
1-زمینه تاریخی
در تاریخ موسیقی کدام ساختار از ترکیب صداها، موسیقی نامیده می شود؟
چرا و چگونه ایده ها،نحوه ی تولید و نوازندگی موسیقی در فرهنگ های مختلف، متفاوت شده است؟
چه فرمهایی از موسیقی به عنوان فرمها و ریشه های اصلی شناخته شده اند و چرا؟
به چه علت برخی از آهنگ ها و ملودی ها در ذهن و روح مردم جاودانه می مانند؟
2-زمینه ی تئوری
در تولید موسیقی چه عواملی درگیر هستند؟
چه ارتباطی میان عوامل تولید کننده موسیقی وجود دارد که به آن چنین کیفیتی می دهد؟
چگونه میتوان موسیقی را تحلیل منطقی نمود؟
مدلها و سیستمهایی که باعث می شوند دوره ها و یا فرهنگ های مختلف در تاریخ موسیقی شکل بگیرند کدام است؟
3-زمینه ی فرهنگی تربیتی
موسیقی با دنیای انسانی چه ارتباطی دارد و چگونه آنرا تحت تأثیر قرار می دهد؟
چرا انسان باید در زندگی خود از موسیقی استفاده کند؟
چرا انسان به یادگیری موسیقی علاقه نشان می دهد؟
که به این بخش (زمینه ی فرهنگی تربیتی) از تحقیقات موزیکولوژی، آنتروپولوژی (anthropology) موسیقی ویا انسان شناسی موسیقی نیز گفته می شود.
keywords : تا نیوز،سایت تا نیوز،مقالات تا نیوز
شناختن مبداء و منشاء موسیقی برای ما کمال استفاده را در بر دارد زیرا کشف این نکته به شناسائی ماهیت موسیقی کمک بسیاری مینماید و به همین دلیل است که تا کنون علماء و فلاسفه در این باره فرضیات متعددی داشتهاند که از میان آنها سپنسر, نیچه, هاوس اگر– و هردر را باید نام برد.
در دورههای اخیر علماء و محققین با تحقیق در احوال ملل ابتدایی – وحشی و نیمه وحشی طریق مطمئن تری برای تحقیق در این زمینه بر گزیدهاند.فرانسویان قبل از دیگران به مطالعه در این باره پرداختند.

نخست ژان ژاک روسو در اثر خود به نام فرهنگ موسیقی
۱۷۶۷ و بعد از او دولابور در کتاب تحقیقی درباره موسیقی قدیم وجدید۱۷۸۰ این بحث را پیش کشیدند مردم سیاحت پیشه انگلستان نیز پس از فرانسویان به تحقیق در این موضوع پرداختند و در این اواخر آلمانیها تحت عنوان علم موسیقی سنجشی به این تحقیقا ت رونق عمیق بسیاری بخشیدند.
پیدایش موسیقی در ملل
یونان
یونانیها هر مس را به شکرانه بخشیدن موسیقی ستایش میکردند. اما هر مس خدای بازرگانی و بازرگانان بود و به نظر ما بعید میآید که بتواند با موسیقی سر و کاری داشته باشد. ولی از نظر دور نباید داشت که او در عین حال پیک و قاصد خدایان دیگر نیز بود.
قطعا هنگامی که او ضمن گردش و سیاحت در ساحل دریای مدیترانه رشته رودهای را که از برادرش آپولون به سرقت برده بود را بر روی کاسهٔ لاک پشتی استوار کرد از جانب ابومنش یعنی زئوس و محبوبه اش مایا ماموریتی به عهده داشتهاست و به این ترتیب است که اولین ساز یعنی لیر بوجود آمد.
چین
چینیها خیلی پیش از این با موسیقی آشنایی داشتند. چهار هزار و پانصد سال پیش از این پادشاه مقتدری به نام هائونک تی فرمان داد تا موسیقی را اختراع کنند و چهچهه مرغان و زمزمه جویباران را سر مشق دانایان و خردمندان کشور خویش قرار داد.
ژاپن
در ژاپن روزی و روزگاری الهه خورشید قهر کرد و به پناهگاه خود خزید، مردم هر چه عقلشان را روی هم ریختند جز این حیلهای بخاطرشان نرسید که با سرودن الحان متوالی و پیوسته، او را به بیرون آمدن تشویق کنند، حتی امروز نیز در ژاپن به هنگام وقوع کسوف، مردم به خواندن آوازهای فوق العاده قدیمی متوسل میشوند.
ایران
از مهمترین مُهرنگارههای خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در "چوغامیش" خوزستان برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱-۱۹۶۶ میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دستهای خنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، میبینیم که نوازندهای "چنگ" و دیگری "شیپور" و آن دیگر "تنبک" مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خوانندهای است که "آواز" میخواند.
دوره نخست از آمدن نژاد آریایی به سرزمین ایران تا انقراض دولت ساسانی از آمدن نژاد آریایی به سرزمین ایران تا انقراض دولت ساسانی انواع سازها و ادوات رایج موسیقی عصر هخامنشیان و پیش از اسلام موسیقی ایران درعهد ساسانیان دوره دوم از طلوع اسلام تا عصر حاضر موسیقی ایران پس از اسلام هجوم مغول و دگرگونی اوضاع ایران وشروع انحطاط علمی وهنری ظهور دولت صفوی و وضع هنر وموسیقی پادشاهان قاجاریه و مختصری از تاریخ موسیقی ایران در این دوره تاثیر شعبه موزیک دارالفنون در حفظ موسیقی ملی درزمان ناصرالدین شاه
آمریکای شمالی
یکی از قبایل آمریکای شمالی معتقدند که موسیقی از جانب یکی از خدایان بنام تسکانی-پوکا مرحمت شدهاست و چنین میپندارند که او پلی از لاک پشتها و نهنگها ساختهاست که در موقع آواز خواندن و نوازندگی با استفاده از آن خورشید صعود میکند.
حبشه
حبشیها نیز خدائی دارند بصورت کبوتر و از نظر آنها این خداوند خواندن و نوشتن را به آنها آموخته و موسیقی را به آنان ارزانی داشتهاست.
ژرمنی
در افسانههای ژرمنی هایمدال قاپچی آسمانها, شیپور غول آسائی دارد که آن را زیر شجره الحیات دفن کردهاست و هرگاه آن را به صدا در آورد روز قیامت آغاز خواهد شد و او در آن روز همه خوانندگان و موسیقیدانان را در پناه خود خواهد گرفت و چون خود او نیز موسیقیدان و آواز خوان بودهاست برای آنان شفاعت خواهد کرد.
بدین نحو تمام ملل قدیم تاریخ و داستان، پدید آمدن موسیقی را با قصهها و افسانهها در آمیخنهاند حتی در قرون وسطی نیز چنین میپنداشتند که موسیقی را یوبال پسر کاین اختراع کردهاست.
ماداگاسکار
از طرف دیگر به آن دلیل که موسیقی را عطیه خدایان میپنداشتند، آنرا وسیله نزدیک شدن به خدا یان و نیروهای ماوراءالطبیعه قرار دادند. با توسل به آن از طرفی چشم زخم و ارواح خبیثه را از خود میراندند، مرگ و بیماری را طرد میکردند و از انقلابات جوی و حریق احتزار مینمودند، و از طرف دیگر برای جلب عطوفت خدایان، نزول باران و برکت و باروری مزارع خویش دعا میکردند. یکی از مبلغین مذهبی به نام سبیره
، صحنهای از مداوای بوسیله موسیقی را که خود در ماداگاسکار ناظر و شاهد آن بودهاست بدین شرح میدهد:
«روزی دوباره مراسم رقص برگزار میشد به طرز مخصوص جوال خانه را به صحن حیاط آورده در کنار یک سکه نقرهای توی هاونی چوبی گذاردند وروی هاون حصیری پهن کرده بیمارانی را که به طرز شگفت آوری بزک کرده بودند روی آن نشاندند، بعد طبلها, گیتارهای بومی و فلوتها را به صدا در آوردند. تمام ساکنین ده گرداگرد بیمار حلقه زده در حین آنکه زنان و دختران آوازی یکنواخت میخواندند مردان و کودکان پیوسته دست میزدند، در این موقع زنی که برای این موقع خاص برگزیده شده بود و از خاندان سرشناسی به نظر میآمد برخاست و برقص آغاز کرد. در همین احوال زنی که پشت سر بیماران پنهان شده با بیلی که در دست داشت به شدت بر صفحهٔ فلزی لبه تیزی که از طناب کهنهای آویخته بود، ضربه میزد بدینطریق پهلوی گوش بیماران سر و صدای کر کنندهٔ وحشتناکی پدید میآمد. آنان گمان میداشتند بدین نحو میتوانند روح خبیث را از بدن بیمارخارج کرده به جان یکی از رقص کنندگان بیندازند.
در جمیع این احوال که هر آن صدای طبلها فزونی میگرفت، دستهای بیشتری کوفته میشد و حنجرههای تازهای در آواز شرکت میکردند. هر دو بیمار با وجود آنکه صدای گوش خراش چندش آوری برخاسته بود همچنان ساکت و بی حرکت بر جای خود نشسته بودند. ناگهان با حال تعجبی که به من دست داده بود دیدم هر دو بیمار از جای خود برخاسته و در حلقه نوازندگان به رقص پرداختند.»
نیروی محسور کننده اصوات تا بروز گارما نیز بر جای مانده و هنوز هم که هنوز است مردمی که در مراحل پائین تمدن هستند در بهار برای باوری مزارع و گاوهای خود با خواندن سرودها، دعا میکنند. آویختن زنگوله به گردن گاوهائی که به چرا میروند نیز به همین دلیل است.
در قرن اخیر نیز هنگامی که کاتولیکها در کلیسا به عبادت مشغولند و صدای دلنواز ارگ طنین میافکند دستخوش جذبه وشور میگردند.
آنچه در فوق گذشت تاریخچهای بود از عقاید و افسانههای ملل قدیمی یا قبایلی که در مراحل پائین تمدن زندگی میکنند ولی باید متذکر بود که ما مردمی که در عهد سیادت علوم طبیعی زندگی میکنیم به هیچ وجه به افسانههای کهن به دیدهٔ تحقیر نمینگریم بلکه میکوشیم زیبائی و حکمتی را که در این قصهها نهفتهاست به بهترین وجه دریابیم.
حرفهء موزیکولوژیست
اگر به نمونه سئوالاتی که در بالا مطرح شد دقت کنید مشاهده می کنید که با وجود سادگی، ارائه پاسخ منطقی و استدلالی به آنها کاری بسیار دشوار است به شکلی که عمومآ یک موزیکولوژیست معتبر از لحاظ تحصیلات علمی باید حداقل دارای مدرک دکترا بوده و سالها تجربه مطالعه و تحقیق در این زمینه ها را داشته باشد.
فعالیت یک موزیکولوژیست بیشتر در مراکز دانشگاهی و مدارس موسیقی بعنوان استاد می باشد.همچنین آموزش و پژوهش در زمینه های مختلف مانند تدریس تاریخ موسیقی، استاد راهنما جهت پژوهشهای موسیقی و انتشار مقاله های علمی موسیقی از دیگر فعالیتهای یک موسیقی شناس است.
بعضی از موزیکولوژیست ها در زمینه ی خواندن، ترجمه و حتی اجرای نوشته های بسیار قدیمی موسیقی متخصص هستند، برخی در زمینه موسیقی مشرق زمین به درجه تخصص می رسند، برخی در زمینه های فلسفه ی موسیقی به درجه های بالای تخصص نایل می شوند و خلاصه هریک از آنها ممکن است در یکی از بی نهایت زمینه موجود تحقیقی در موسیقی کسب مهارت و تخصص نمایند.
البته ذکر این مورد ضروریست که همه موزیکولوژیست ها در دانشگاه ها مشغول فعالیت نیستند، بسیاری از معروفرین و حرفه ای ترین آنها بعنوان نویسنده با معتبرترین نشریات موسیقی همکاری کرده و به انتشار مقالات و نقدهای علمی در آنها می پردازند.
همکاری با موزه های تاریخی و فعالیت های باستان شناسی نیز از دیگر کارهایی است که یک موزیکولوژیست می تواند به آنها بپردازد.
چه نیازی به موزیکولوژی است؟
برای بسیاری از علاقمندان به موسیقی عموماً این سئوال مطرح می شود که با وجود مشکلات و نیازهای علمی در جهان، چه نیازی به این است که یک نفر وقت خود را صرف تحصیل در این رشته نماید؟
پاسخ بسیار ساده است، همانطور که نیاز به تحقیقات تخصصی در زمینه ی علوم پزشکی وجود دارد در زمینه ی موسیقی نیز به چنین تحقیقات تخصصی و علمی نیاز است. چرا که در طول دوران زندگی بشر بر روی کره ی زمین از زمان پیدایش بشر تا به امروز، همواره موسیقی به عنوان ابزاری برای رسیدن به آرامش، شادی و سلامت روحی انسان کاربرد داشته و همانقدر که سلامت جسمی انسان اهمیت دارد سلامت روحی نیز حایز اهمیت است و موزیکولوژی می تواند کمک های بسیاری در این زمینه انجام دهد.
دستگاه (موسیقی)
دستگاه موسیقی (به انگلیسی: Tuning system) نظامی است که مشخص میکند کدام پرده و نیمپرده ها به هنگام نواختن موسیقی مورد استفاده قرار میگیرند.
دستگاههای موسیقی ایرانی
دستگاههای موسیقی ایرانی عبارت است از مجموعه چند دستگاه (موسیقی) متداول در موسیقی ایرانی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال میدهد.
موسیقی سنتی ایران از دستگاهها، ملحقات (متعلقات) و گوشههای موسیقی تشکیل شده است. دستگاه از دو واژهٔ «دست» و «گاه» تشکیل شده و مانند واژهٔ پهلوی «دستان» در موسیقی دوران ساسانی، به نوعی موسیقی که با دست اجرا میشود، اشاره میکند
.دستگاههای موسیقی ایرانی تنها به کوک ساز محدود نمیشود بلکه را میتوان به «راژمان» (سیستم، نظام) تعبیر کرد. نظام دستگاهی موسیقی ایرانی شبیه به سیستماتلیونیونانی (به معنای سیستم کامل) است. موسیقی قدیم یونان از دستگاههای دورین، فریژین، لیدین و ملحقات آنها مانند هیپودورین و هیپوفریژین تشکیل میشد.یک دستگاه موسیقی از نظر قالب، قطعهای کامل است و مانند سونات و سمفونی دارای قواعد و قسمتهای مختلفی است که با ساز و آواز اجرا میشود. در موسیقی غربی، معمولآ قطعاتی که به وسیله ساز یا ارکستر نواخته میشود با موسیقی آوازی فرق دارد. اما در دستگاه موسیقی ایرانی، آواز قسمت اصلی و مرکزی موسیقی است و قسمتهای پیشین آواز (پیش درآمد و چهار مضراب) و قسمتهای بعدی آواز(تصنیف و رِنگ) در حقیقت به طور مقدمه یا خاتمه موسیقی، به آن بستگی دارد.هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل شدهاست. معمولاً اجرا از درآمد دستگاه آغاز شده، به چهار مضراب و گوشه اوج یا مخالف دستگاه میرسد و سپس با فرود به گوشههای پایانی و ارایه تصنیف و سپس رِنگ به پایان میرسد.
موسیقی تصادفی
موسیقی تصادفی یا موسیقی شانسی (به انگلیسی : Chance Music)، در واکنش به موسیقی سریالیسم و در تضاد با آن پدید آمد. در این سبک از موسیقی، آهنگساز با روشیهایی تصادفی به گزینش تُنها (اصوات) زیر و بم، ریتمها و رنگهای صوتی میپردازد. در این گونه آثار ممکن است از اجراکنندگان خواسته شود تا ترتیب و آرایش مواد موسیقایی و یا حتی بخش عمده مواد موسیقایی را خود انتخاب کنند.
برای نمونه، ممکن است آهنگساز پاساژی کوتاه از اثر را به نگارش در آورد و از اجراکننده بخواهد آن را به ترتیب خود بنوازد و یا امکان دارد با اشاره به گروهی از صداهای زیر و بم، اجراکننده را در ابداع الگوهای ریتمیک بر آن مبنا راهنمایی کند.
پیشگامان موسیقی تصادفی
جان کیج مشهورترین و تأثیر گذارترین خالق موسیقی تصادفی (شانسی) در باره موسیقیاش چنین میگوید: «تلاش میکنم تا ابزار بیانیم در آهنگسازی را چنان تربیت دهم که هیچ تصوّری از آنچه ممکن است رخ دهد نداشته باشم...مقصود من، حذف مقصود است.»
از جمله آثار اینگونه موسیقی می توان به اثری با عنوان چشم انداز خیالی شماره ۴ از جان کیج، که برای دوازده دستگاه رادیو ساخته شده است، اشاره کرد. پارتیتور این اثر دارای راهنماییهای دقیقی برای اجراکنندگان (دو نفر برای هر رادیو) است تا رادیو را با چرخاندن موجیاب آن بر طول موج ایستگاههای مختلف و با شدت صدای گوناگون تنظیم کنند. البته تمام این راهنمایی ها با روش های تصادفی برگزیده شدهاند. در این راهنماییهای اجرایی هیچ نشانی از توجه به طول موج ایستگاه محلی یا زمان اجرا دیده نمی شود.
در سالهای میانی دهه ۱۹۵۰ آهنگسازانی همچون پیر بولز فرانسوی و کارل هاینز اشتوکهاوزن آلمانی با سرمشق گرفتن از موسیقی کیج به ارائه عناصر تصادفی در آثار خود پرداختند.
این نوع موسیقی مدعی است که یک تُن (صدا) یا ترتیبی از صداها از نظر تاثیر همان قدر با معناست که هر صدا یا ترتیب دیگر.
موسیقی، زمان
وقتی که مردم از حال عادی خارج و دستخوش احساسات میگردیدند صدای خود را بلند میکردند و به اصوات کشش و دوامی دلخواه میدادند. در صحت این فرضیه تردید زیاد روا نباید داشت.
کارل شتومیف
استاد سابق فلسفه دانشگاه برلین تاریخ شروع و آغاز موسیقی را از لحظهای میداند که مردم ناگزیر شدند برای تفهیم وتفهم به اصوات متوسل شوند و به نظر او از همین اصوات است که علم موسیقی به معنای امروزی آن به وجود آمدهاست. مطالعه در موسیقی قبایل مختلف ممکن است ما را به کشف پیوستگیهای نژادی که بین این قبایل موجود است راهنمایی کند.
سخن گفتن هنرپیشهها روی صحنه در روزگار ما نیز به نوعی آواز میماند.
تغییر لحن واعظ واتخاذ لحن تازهای هم همان آواز است.
ملل قدیم نیز هنگامی که به نیایش خدایان میپرداختند مسلما چنین میکردند.
آنان در حال عبادت سخت تحت تاثیر هیجان و شوریدگی وادارشان میساخت چیزی را که کلمات یارای بیان آن را نداشت اظهار کنند.
استفاده از موسیقی برای هر فرد مجاز نبوده و حرفهٔ موسیقی دانی خاص کاهنان معبد, جادوگران و طبیبان گردید.اینان خواندن بسیاری از ترانهها و نواختن برخی از سازها را به خود منحصر ساخته بودند.البته آشکار است که دیگران حق دسترسی به این سازها را نداشتند و حتی اگر چشم زنی به این سازها میافتاد واجب القتل شناخته میشد.
موسیقی نیز مانند خیلی از چیزهای دیگر در دست بعضی وسیله احراز تفوق و کسب امتیازات شد.
کشیشها میکوشیدند با انحصار موسیقی به خودشان سری میان سرها بیرون بیاورند و مقام و وضعی استثنائی برای خودشان ایجاد کنند.بدین طریق پای موسیقی نیز که روزگاری عطیه خدایان بود در نبردی که به خاطر کسب قدرت و امتیازات طبقاتی درگیر بود کشیده شد.
موسیقی یا زبان
موسیقی در آغاز همان سخن گفتن بود که در آن هر صدائی کشش خاصی مییافت – زیر و بم شدن ناپایدار اصوات بعدها اندک اندک به وضع ثابتی گرائید. تحقیقات علمی صحت این نظریه را به ثبوت رسانیدهاند. بعدها پرسش دیگری پیش آمد که پرندگان چرا نغمه پردازی میکنند؟ برای دلربائی نغمه سرائی مرغان را جزء به مغازله که به خاطر تکثیر نسل انجام میگیرد به چیز دیگر تعبیر نمیتوان کرد – انسانها هم فقط به خاطر نیایش خدایان سرود نمیخواندند بلکه عشق و علاقهای هم که به یکدیگر و جنس مخالف داشتند آنان را به اینکار تحریص و تشویق میکرد. و اما جلب مهر و محبت جنس مخالف ترانه سر دادن تنها منحصر به انسانهای اعصار اولیه نیست ترانههای ملی
قرون وسطی نیز همچون ترانهها و سرودهای ملی و محلی کنونی همه و همه آوازهای عشقی هستند.
مردمی که این ترانهها را ساختهاند به کمک الفاظی که به ندرت تعقید و پرده پوشی در آن دیده میشود کوشیدهاند که یار را با خود بر سر مهر آورند. به گمان چارلز داروین، مهر ورزی و جفت جوئی مردم را بر آن داشتهاست که دست نیاز به سوی موسیقی دراز کنند و از این وسیله سحر آسا برای برآوردن حاجت خویش کمک گیرند.
پیدایش سازهای موسیقی
طبیعی ترین وسیله آواز، سینه و حلقوم طبیعی انسانی و ساده ترین وسیله ایجاد وزن، دستهای آدمی است. انسان با برهم زدن دستها وزن را نگاه داشته و نغمهها و آهنگها را همراهی میکردهاست. بعدها بشر از شاخ حیوانات و روئیدنیهایی که در دسترس داشت. سازهای بادی مانند بوق ونی اختراع کرد و با کمک حس شنوایی سوراخهایی با توجه به معتقدات نجومی و اعداد مقدس در آنها تعبیه نمود که اکنون به صورتهای گوناگون تکامل یافتهاست.
همچنین انواع طبلها و سازهای ضربی را اختراع کرد و درتکامل آنها کوشید.
در کاوشهای باستان شناسی، سازهای بادی وزهی مانند چنگ ونی را یافتهاند که تاریخ آنها به چندین هزارسال قبل از میلاد میرسد. بشر با اختراع سازها وادوات موسیقی از الحان و نواهایی که در ذهن اوحالت مطبوع و دلپذیر ایجاد میکرد، تقلید نموده و پیوسته درراه تکامل آن گام برداشتهاست
موزیکولوژی
موزیکولوژی یا موسیقیشناسی (به انگلیسی Musicology) شاخهای از دانش موسیقی است که در آن به مطالعه منطقی، استدلالی و علمی مباحث موسیقی پرداخته میشود.
موزیکولوژی از دو کلمهٔ یونانی (μουσική) (mousikē)، به معنای "موسیقی"، و (λογία) (logia)، به معنی " مطالعه بر روی" تشکیل شدهاست.کسی که به مطالعه ی این علم می پردازد،موزیکولوژیست یا موسیقیشناس نامیده میشود.
در علم موزیکولوژی کلیه مطالعات و تحقیقات از طریق روشهای سیستماتیک به صورت مشاهدههای علمی و آزمایشگاهی صورت میگیرد و از نتایج آن یکسری از واقعیتهای علمی استخراج میشود.
دامنهء موضوعات
بر اساس تعریف فوق، دامنهٔ موضوعاتی که در این علم مورد بررسی قرار میگیرد بسیار وسیع میباشد. از بررسی موسیقی ملل گرفته تا تئوریهای پیچیده موسیقی و مسایل مربوط به سازها.
در تعریفی دیگر ریشههای موسیقی شناسی عبارت است از: تاریخ، مطالعات فرهنگی ، فلسفه، مطالعات جنسیتی ،زیباییشناسی ، نشانه شناسی،نژادشناسی وصوتشناسی
زمینه های موسیقی شناسی
اولین ومهمترین بحثی که در این علم مطرح می شود یافتن پاسخ این سئوال است که : موسیقی چیست؟
به طور کلی می توان در سه زمینه به این سئوال پاسخ داد:
1-زمینه تاریخی
در تاریخ موسیقی کدام ساختار از ترکیب صداها، موسیقی نامیده می شود؟
چرا و چگونه ایده ها،نحوه ی تولید و نوازندگی موسیقی در فرهنگ های مختلف، متفاوت شده است؟
چه فرمهایی از موسیقی به عنوان فرمها و ریشه های اصلی شناخته شده اند و چرا؟
به چه علت برخی از آهنگ ها و ملودی ها در ذهن و روح مردم جاودانه می مانند؟
2-زمینه ی تئوری
در تولید موسیقی چه عواملی درگیر هستند؟
چه ارتباطی میان عوامل تولید کننده موسیقی وجود دارد که به آن چنین کیفیتی می دهد؟
چگونه میتوان موسیقی را تحلیل منطقی نمود؟
مدلها و سیستمهایی که باعث می شوند دوره ها و یا فرهنگ های مختلف در تاریخ موسیقی شکل بگیرند کدام است؟
3-زمینه ی فرهنگی تربیتی
موسیقی با دنیای انسانی چه ارتباطی دارد و چگونه آنرا تحت تأثیر قرار می دهد؟
چرا انسان باید در زندگی خود از موسیقی استفاده کند؟
چرا انسان به یادگیری موسیقی علاقه نشان می دهد؟
که به این بخش (زمینه ی فرهنگی تربیتی) از تحقیقات موزیکولوژی، آنتروپولوژی (anthropology) موسیقی ویا انسان شناسی موسیقی نیز گفته می شود.
keywords : تا نیوز،سایت تا نیوز،مقالات تا نیوز